چشم می چرخانَد و عمریست نوکر میخرد
عاشقانش را فقط با إذن مادر میخرد
ارث برده از پدر؛ هر بی سر و پایی که نه!
یار؛ با ظرفیّتِ سلمان و قنبر میخرد
حضرتِ گوهرشناس است و چه با حسّاسیت
سنگ نه! هر دل که شد از جنس گوهر میخرد
دوستدارانِ أمیرٱلمؤمنین(ع) را بی حساب
هم در این دنیا و هم در روز محشر میخرد
می پذیرد با عنایت هر که را در حدّ خود
باز را باز و کبوتر را کبوتر میخرد
بی ریا هستند در مجلس! شهیدان را حسین(ع)-
شاعری میگفت از صف هایِ آخر میخرد
«سید ٱلاحرار» یعنی هر که «حُر» شد بُرد کرد
اینچنین یک عدّه ای را جورِ دیگر میخرد
هر که مجنونش شود راهیِ مقتل می شود
آنکه بی «سر» جان دهد٬ ارباب با سر میخرد!
شاعر : مرضیه عاطفی
- پنج شنبه
- 20
- مهر
- 1396
- ساعت
- 12:38
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه