• جمعه 10 فروردین 03

 مرتضی محمودپور

شعر میلاد حضرت رقیه(س) -( صاحب عطای‌خانه‌ی ارباب آمده است )

1843

 

صاحب عطای‌خانه‌ی ارباب آمده است
زیباترین ترانه‌ی مهتاب آمده است
از بحر معرفت گوهر ناب آمده است
گویا مسبّب همه اسباب آمده است
چون او به مثل فاطمه چشمی ندیده است
زهراترین ستاره‌ی صبح سپیده است

در سایه سار او همه عالم مقیم شد
نوزاده‌ خانواده‌ی ذبح عظیم شد
با دست کوچکش به دو عالم کریم شد
گویا که فاطمه به شباهت دو نیم شد
زهرا در این میانه ظهوری دوباره کرد
زینب به روی ثانی مادر نظاره کرد

عاشقترین شقایق باغ ولا رسید
هنگامه‌ی ولادت مهر وفا رسید
گویاترین لسان به قالوا بلی رسید
زهراترین نشانه‌ی کرببلا رسید
لحن نوای گریه‌ی او لحن دیگر است
وقتی جدا ز دست علمدار و اکبر است

ای شانه بلند ابوالفضل جای تو
ای عرش کبریا به تمنای پای تو
شاهان عالمند همه چون گدای تو
مرغ دلم نشسته به صحن و سرای تو
آب و گلم به عشق شما تا سرشته شد
در لوحه‌ی نگاه تو نامم نوشته شد

من کمترین کجا و تو بالاترین کجا
لیلا کجا و جلوه‌ی لیلاترین کجا
بی تن کجا و یک تن نازکترین کجا
ناقه کجا و محمل حوراترین کجا
ای آسمان حسن، ز نور امامتی
درپیش خصم، کوه وقار و شهامتی

با زانوان خسته چرا راه میروی
از پشت نیزه‌ها ز پی ماه میروی
درددانه حسینی، دل آگاه میروی
ای لاله‌ی سه ساله چه دلخواه میروی
با رفتنت چنان دل ما آب میشود
عمه کنار جسم تو بیتاب میشود

دلبسته‌ی نگاه غریبانه‌ی توام
من جرعه نوش ساغر و پیمانه‌ی توام
من سائل و گدایِ درِ خانه‌ی توام
من روضه خوان خلوت ویرانه‌ی توام
یاسی، شقایقی، به مَثَل باغ لاله‌ایی
باب الحوائج همه‌ایی گر سه ساله ایی

بال و پرت شکسته، سرت درد میکند
از کعب نی هنوز کمرت درد میکند
گفتی به عمه چشم ترت درد میکند
از دوری پدر جگرت درد میکند
چشمان نیمه باز ترا باز بسته اند
در مجلس یزید حرمتتان را شکسته‌اند

 

شاعر : مرتضی محمودپور

  • سه شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران