• سه شنبه 4 دی 03

 مرتضی محمودپور

میلاد امام زمان (عج) -( موکب نور به هنگام سحر میآید )

1001
1

 

بند اول
موکب نور به هنگام سحر میآید
شب عشاق جگر سوز به سر میآید
دست بر باده و مطرب به طرب میگوید
یوسف حسن به کنعان ز سفر میآید
سینه ام تنگ شده صاحب آیینه کجاست
صبح آدینه بر این نخل ثمر میآید
آب و آیینه بیاریدبه راهش کامشب
یار بر خانه‌ی دل صبح ز در میآید
باز از حضرت حافظ مدد میجویم
گفته بر ما که از این پیک خبر میآید
(ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعیدکه کردی نرود از یادت)

 

 

بند دوم
همه‌ی شهر چراغان شده و یار کجاست
آشنای دل غمدیده بیدار کجاست
بارش نور ز انوار خدا میبارد
هان بگوئید که آن دلبر و دلدار کجاست
خاک زر میشود از مقدم فرخنده‌ی یار
حلقه بر در شده چشمم شه غمخوار کجاست
منکه مجنون صفت از عشق به تنگ آمده‌ام
عاشقم عاشق دلدار بگو دار کجاست
از کلام خوش حافظ به سخن آمده‌ام
مرد کنعانیم و یوسف بازار کجاست
(مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید)

بند سوم
ای که چشمان تو محراب نماز است مرا
بر سر کوی توام روی نیاز است مرا
شب هجران به سر آمد به تمنای وصال
چشم در راه تو در سوز و گداز است مرا
به سر راه تو بنشسته ام ای نور امید
خاک این بادیه هم محرم راز است مرا
رد پایی ز تو من یافته ام در صحرا
این مسیر از نفس گرم تو باز است مرا
حافظ اینگونه ندا داد بگوش دل من
شعر ناب غزلش دلبر ناز است مرا
(در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد)

شاعر : مرتضی محمودپور

  • سه شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران