جوانی به رعنایی تو ندیدم
دلی چون شکیبایی تو ندیدم
سری همچو شیدایی تو ندیدیم
قدی همچو بالایی تو ندیدم
گل نرگسم، لاله ام ، عطر یاسم
ترا از ازل با خدا میشناسم
ز خاک رهت تا مرا آفریدند
نمیدانم اول کجا آفریدند
مرا بین سعی وصفا آفریدند
به عشق شه کربلا آفریدند
خزانازچهخوردهبهباغوبهارت
من از روز اول شدم بیقرارت
غلامیتو، فخر ایل و تبارم
من ارباب، غیر از تو آقا ندارم
به خاک رهت هستیم را گذارم
بهارم بهارم بهارم بهارم
تو و کربلا تا ابد جاودانید
مرید امام و مراد جوانید
تو ساقی تو کوثر تو احمد نشانی
تو سّر نهانی، اگر چه عیانی
قیام امامی، نماز و اذانی
تو آگاهِ هر عصر،در هر زمانی
چه گویم به شانت که جان امامی
تو ساقی، تو ساغر، تو باده، تو جامی
تو معنای قدقامت هر نمازی
تو موزونتر از شور، روح حجازی
تویی بندهی حق، سراپا نیازی
فرازی، فرودی، تو سوز و گدازی
تو همنام حیدر،علی اکبری تو
شبیه محمد پیام آوری تو
شاعر : مرتضی محمودپور
- سه شنبه
- 25
- مهر
- 1396
- ساعت
- 17:8
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
پیمان بابانژاد