• دوشنبه 3 دی 03

 آرمان صائمی

مدح و روضه امام حسن (ع) -( قلم به دست شدم تا كه از شما بنويسم )

1180
2

قلم به دست شدم تا كه از شما بنويسم
ولى بگو چه نويسم تورا كجا بنويسم؟

قلم به صفحه ى دل ميزنم به لطف تو و
از اقتدارِ بلندت به كبريا بنويسم

هنوز پرچم تو بين أوليا بالاست
من از مقامِ شما بينِ أنبياء بنويسم

به جان حضرت زهرا كه جات پيش خداست
تورا به عرش نويسم؟كجا تورا بنويسم؟

تو آسمان اباالفضل و آفتاب حسينى
به خط نستعليق اين وقار را بنويسم

غريب بودن اين طايفه يقين ارث است
كنار اسم تو بايد رضا رضا بنويسم

ولى به جان خودت غربتِ تو بى همتاست
ز پاره هاى جگر نه..ز كوچه ها بنويسم

از آن دمى كه تو بودى و مادرت بود و
از ازدحام و از آن مردِ بى حيا بنويسم

قلم به دست من انگار بيدِ مجنون است
نخواست تا كه از آن ضرب بى هوا بنويسم

نخواست تا كه از آن بغض در گلو گويم
نخواست تا كه از آن گوشواره ها بنويسم

نخواست تا بنويسم كه راه را گم كرد
نخواست تا ز غلاف و ز ضرب پا بنويسم

همين بس است بگويم حسين بى سر شد
نبود قسمت من تا ز بوريا بنويسم...

 

شاعر : آرمان صائمی

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران