پاره جگر شدم ولی باشد
قاتل من مصیبتی دیگر
امان زِ داغ روی نیلی و
چادر خاکی شدهٔ مادر
صورت حوریه کجا سیلی
پهلوی صدّیقه کجا مسمار
آتش و دود و مادرِ ما و
شدّت ضربه ی در و دیوار
شد برای ما از درد و بلا
پشت در شروعِ کرببلا
دست بابا از کینه بسته شد
پهلوی مادرم شکسته شد
از عمر و زندگی سیر شدم
در همان کودکی پیر شدم
واویلا من غریبم غریب...
- چهارشنبه
- 25
- مهر
- 1397
- ساعت
- 20:36
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه