هر کس که در این میکده زحمت نکشیده
راه کجِ سِیرش به سعادت نکشیده
مردم به تملق به بزرگی نرسیدند
شاهیم به احسان تو، منت نکشیده
خسران زده آن است که در عالم فانی
با جان و دلش بار محبت نکشیده
از شام سیاه دل ما بی خبران است
خورشید اگر پرده ز صورت نکشیده
درد است که در خنده ی معصیت و غفلت
از چشم ترت بنده خجالت نکشیده
تأثیر دعای سحرت بوده که زهرا
بر اسم من بی سر و پا خط نکشیده
یابن الحسن امروز بیا درگذر از من
تا کار به فردای قیامت نکشیده
مانند حسین بن علی هیچ شهیدی
با جوهر خون، صحنه ی عزت نکشیده
در رخت اسیری است ولی دختر حیدر
پیروز نبرد است و حقارت نکشیده
در کوفه و در شام بلا هیچ خبیثی
چادر ز سر آیه ی عصمت نکشیده
شاعر : محمد جواد شیرازی
- جمعه
- 28
- مهر
- 1396
- ساعت
- 16:2
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمد جواد شیرازی
ارسال دیدگاه