دختر شاهی تو خرابه
( کی دیده دختر شاهی ، به خرابه ای نشینه
عمه چادُری سرم کن ، بابا گوشام و نبینه)
تو رخ کبود و خونین ، گودی چشام نگینه
عمه چادُری سرم کن ، بابا گوشام و نبینه
آسمون سقف سرِ ما ، فرش مون خاک زمینه
عمه چادُری سرم کن ، بابا گوشام و نبینه
*******
کی دیده سه ساله ای که ، به غم و غصه اسیره
تو خرابه های غربت ، دلش از زمونه سیره
غم دوری زده تیشه ، به دلم از پِی و ریشه
که به گریه تا همیشه ، یه نفَس بهونه گیره
توی غربت و اسیری ، من و این بهونه گیری
عمه رو کمر شکستن ، من و دندونای شیری
( کی دیده دختر شاهی ، به خرابه ای نشینه
عمه چادُری سرم کن ، بابا گوشام و نبینه)
*******
اگه از سفر بیاد و من و این گونه ببینه
چه بگم براش که هرگز ، به دلش غم ننشینه
عمه جون بیا کمک کن ، همه زخمام و بپوشون
که بابای مهربونم ، دیگه اون ها رو نبینه
توی غربت و اسیری ، من و این بهونه گیری
عمه رو کمر شکستن ، من و دندونای شیری
( کی دیده دختر شاهی ، به خرابه ای نشینه
عمه چادُری سرم کن ، بابا گوشام و نبینه)
*******
یه نفر به ضرب سیلی ، من و رو زمین کشونده
یه نفر به زور شلاق ، من و بر زمین نشونده
چقده عمه غریبیم ، نه کسی نه آشنایی
به خدا دلم گرفته ، دیگه طاقتی نمونده
توی غربت و اسیری ، من و این بهونه گیری
عمه رو کمر شکستن ، من و دندونای شیری
( کی دیده دختر شاهی ، به خرابه ای نشینه
عمه چادُری سرم کن ، بابا گوشام و نبینه)
*******
همه بچّه های شامی ، باباشون کنارشونه
همه جا دو دست بابا ، توی غصه یارشونه
تو خرابه مونده تنها ، دل بی قرارم اما
واسه بچه های این جا ، کسی انتظارشونه
توی غربت و اسیری ، من و این بهونه گیری
عمه رو کمر شکستن ، من و دندونای شیری
( کی دیده دختر شاهی ، به خرابه ای نشینه
عمه چادُری سرم کن ، بابا گوشام و نبینه)
*******
عمه وقت رفتنم شد ، بنشین واسَم دعا کن
اگه مُردَم از جدایی ، من و جزء کربلا کن
تو همین خرابه دفنم ، بکنین شبانه عمه
تنِ پرپر و کبودم ، گل این خرابه ها کن
توی غربت و اسیری ، من و این بهونه گیری
عمه رو کمر شکستن ، من و دندونای شیری
( کی دیده دختر شاهی ، به خرابه ای نشینه
عمه چادُری سرم کن ، بابا گوشام و نبینه)
*******
من و گریة شبانه ، بهترین حلّ سئواله
من و از پدر جدایی ، به خدا دیگه مُحاله
واسة رقیه خاتون ، دلِ سروری کبابه
به خرابه پر کشیدن ، شده سهم این سه ساله
توی غربت و اسیری ، من و این بهونه گیری
عمه رو کمر شکستن ، من و دندونای شیری
( کی دیده دختر شاهی ، به خرابه ای نشینه
عمه چادُری سرم کن ، بابا گوشام و نبینه)
*******
شاعر : محمدرضا سروری
- شنبه
- 29
- مهر
- 1396
- ساعت
- 8:39
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه