کاروان اسرا در کوفه
نوحه
(به سبک سفیر بی یار عزیز)
شدم به دنبالت غریب و سرگردان
بخاطر زینب بخوان کمی قرآن
حسین ای دلبر نیزه نشین
حسین حال پریشانم ببین
واویلا واویلا
بریز اشک غم به حال زینب
چه زیبا گشتی هلال زینب
اباعبدالله اباعبدالله
******
به خنده با انگشت مرا نشان دادند
به حال و روز من سری تکان دادند
حسین بال و پرم زخمی شده
حسین چون تو سرم زخمی شده
واویلا واویلا
سوالی زینب ز این ها دارم
مگر آواره تماشا دارد
اباعبدالله اباعبدالله
*****
دلم گره خورده به موی تو انگار
گلایه دارم از شلوغیه بازار
حسین با خنده ها خون شد دلم
حسین پرده ندارد محملم
واویلا واویلا
نبودم یک شب کنارت دلبر
تنور خولی چه کرده با سر
اباعبدالله اباعبدالله
شاعر : قاسم نعمتی
شاعر : قاسم نعمتی
- شنبه
- 29
- مهر
- 1396
- ساعت
- 17:52
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه