اربعین پسر زهرا
باز در کرب و بلا غوغا شد اربعینِ پسر زهرا شد
هر طرف بزم عزا برپا شد اربعینِ پسر زهرا شد
دیدة اهل حرم دریا شد اربعینِ پسر زهرا شد
******
بعد از آن شام سراسر ننگین
کاروان آمده اما غمگین
روی دوشِ همه داغی سنگین
دیده از خون جگرها رنگین
کربلا رنگِ غمی عظما شد
اربعینِ پسر زهرا شد
******
شیر بانوی علی مردانه
آمد از شام ، ظفرمندانه
پرچم فتح و ظفر بر شانه
بشکسته بتِ هر بت خانه
زینب ازعشق حسین کبرا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
******
گرچه در سوگ حسین نالیده
داغ ، دنبالة اندوه دیده
مشت بر تخت ستم کوبیده
با زبان ، کاخ یزید برچیده
پاس بخشِ علیِ اعلا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
******
با حسین حالِ درون می گوید
شرح پیروزیِ خون می گوید
عشق و ایثار و جنون می گوید
از براندازیِ دون می گوید
لرزه اندازِ صف اعدا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
******
ارمغان قد کمان آورده
کربلا ، نیمة جان آورده
آنچه اما به زبان آورده
شامیان را به امان آورده
پیش او پنجة دشمن وا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
******
لابه لای سخن پیروزی
گوید از داغ دمادم سوزی
دیده بر کلبة ویران دوزی
قصة اشک و غمِ هر روزی
ناله اش شرح دلی شیدا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
******
داغ در سینه اگر پیدا نیست
اشک لایق به گِلِ هرجا نیست
کاخ ظالم همه دم برپا نیست
ظلم را جا به دلِ فردا نیست
بعد از او چشم فلک بینا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
گرچه زینب به عزا همسو بود
سایة غم همه جا بر او بود
در دلش غصة تودرتو بود
سروری گو که حقایق گو بود
زین جهت بوده که بی همتا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
******
شاعر : محمدرضا سروری
- یکشنبه
- 30
- مهر
- 1396
- ساعت
- 6:14
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه