باز عطر یار آمد و دنیا به کام شد
یعنی دوباره موقع عرض سلام شد
این لطف هیئت است که حتی کسی چو من
با تو میان روضه فقط همکلام شد
شکر خدا که سایه ی الطاف مادرت
با دست تو به روی سرم مستدام شد
باز آمدم که گریه کنم شاید اشک من
بر زخم های مادری ات التیام شد
روضه بخوان ز غربت مولا که بعد از این
خورشید عمر فاطمه اش روی بام شد
تازه مصیبت دل حیدر شروع شد
هرچند درد پهلوی مادر تمام شد
ای منتقم به پهلوی زخمی مادرت
دیگر بیا، بیا که زمان قیام شد
شاعر : محمد بیابانی
- دوشنبه
- 1
- آبان
- 1396
- ساعت
- 11:4
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
محمد بیابانی
ارسال دیدگاه