رو به ويرانی ام خرابم كن
باز با بخششت عذابم كن
رود نه چشمه نه كه مُردآبم
در كوير غمت سرابم كن
قلب من در گناه يخ زده است
گرمی ات را بده مذابم كن
شمع بی غيرت فراق توام
در غمت قطره قطره آبم كن
بنده ای هستم ای عزيز خدا
سر بازار انتخابم كن
خاک پای تو سرمه ی چشمم
خاک پای ابوترابم كن
بدحسابم ولی در اين شب ها
جزء سينه زنان حسابم كن
و اگر شد مرا مدينه ببر
زائر صحن آفتابم كن
مثل پهلو، دل مرا بشكن
مثل قلب علی كبابم كن
شاعر : محمد بیابانی
- دوشنبه
- 1
- آبان
- 1396
- ساعت
- 11:8
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
محمد بیابانی
ارسال دیدگاه