استقبال زینب
حسین ای كعبة آمال زینب
دمی برخیز به استقبال زینب
ببین در زیر كوهی از غم و درد
شكسته روزگاران بال زینب
چهل روز است كه روز خوش ندیده
به غم بنوشته اند اقبال زینب
به برگ ماتم و شعر مصیبت
فلك بگرفته گوئی فال زینب
كنارش كودكانت بی قرارند
هنوزم روی دوشست شال زینب
نیاوردند به همراه ، ارمغانی
به غیر از قامت چون دال زینب
فدایت جان زینب
سر و سامان زینب
مه كنعان زینب
حسین جانان زینب
******
كجا بودی ببینی در فراقت
تمام غصّه ها شد مال زینب
پیاپی درد و داغی تازه می دید
دلِ از غصّه ، مالامال زینب
مپرس از دختر نازت رقیه
دوباره خون مكن احوال زینب
دمی بنشین به حالش زار بنگر
عجین با غصّه بین تمثال زینب
هنوزم خون چكد از زخم زنجیر
به گوش آید نوای نال زینب
عیان نقش و نگار ضرب سیلی است
نگینی بر رخ اطفال زینب
فدایت جان زینب
سر و سامان زینب
مه كنعان زینب
حسین جانان زینب
******
شهامت تحفه ای از مرتضی شد
نمایان بر لب و اعمال زینب
به درد غربت و رنج اسیریست
صبوری مرهمی بر حال زینب
فصاحت در بلاغت كرده معنا
بیان نغز و استدلال زینب
هنوزم منعكس در گوش جانهاست
طنین آتشین ، اقوال زینب
خدایا آنچنان كن كار دنیا
نبینیم در عزا ، امثال زینب
درود سروری بادا مداوم
به نام زینب و بر آل زینب
فدایت جان زینب
سر و سامان زینب
مه كنعان زینب
حسین جانان زینب
******
- سه شنبه
- 2
- آبان
- 1396
- ساعت
- 4:35
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه