مزار پدر
مزارت را پدر با گریه می بوسم
به لب دارم نوای آه و افسوسم
ببین آهِ نهان و اشک محسوسم
******
مزارت بوسه باران می کنم بابا
کنارت یاد یاران می کنم بابا
هوای نی سواران می کنم بابا
به دل یاد هَزاران می کنم بابا
دلم از غصه لبریز است اسیر دست پاییز است
دو چشمانم هنوزم در غمت خونابه ریز است
ز خصم کینه توز من چه ها آمد به روز من
برآرم ناله های سینه سوزم به دل داغ تو را دارم هنوزم
مزارت را پدر با گریه می بوسم
******
رسیدم یادم آمد قتلگاهت را
به نایت تیغ خصم روسیاهت را
نوای حنجر آزاده خواهت را
وداع دیدگانم با نگاهت را
چهل روز و چهل شب غم فغان و گریه و ماتم
یتیمی و اسیری ، بی کسی طی گشته با هم
شده با غصه روزم شب کنار عمّه ام زینب
برآرم ناله های سینه سوزم به دل داغ تو را دارم هنوزم
مزارت را پدر با گریه می بوسم
******
کلامت روز و شب ها آبرویم بود
نگاهت شوق ناب گفتگویم بود
سرت بر نی اگر چه روبرویم بود
ولی دیدار خاکت آرزویم بود
به صد شوق آمدم سویت رسیدم عاقبت کویت
که بوسم تربت پاک و مزار لاله بویت
شده طی بی تو با سختی چه تقدیر و عجب بختی
برآرم ناله های سینه سوزم به دل داغ تو را دارم هنوزم
مزارت را پدر با گریه می بوسم
******
ببینم بر مزارت ردّ پای عشق
به فخر و سروری برپا لوای عشق
رسد بر گوش جان و تن نوای عشق
وزد بر دل نسیم آشنای عشق
مرا گر اشک خونین است غمت تندیس بالین است
تو را نازم پدر خون تو احیابخش دین است
توئی بابا صفا بخشم به کوی دل جلا بخشم
برآرم ناله های سینه سوزم به دل داغ تو را دارم هنوزم
مزارت را پدر با گریه می بوسم
******
شاعر : محمدرضا سروری
- سه شنبه
- 2
- آبان
- 1396
- ساعت
- 5:41
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه