• دوشنبه 3 دی 03

 محمدرضا سروری

متن نوحه اربعین -( غم جدایی شده دردآور )

1468

 بعد چهل روز

غم جدایی شده دردآور  بعد چِهِل روز ندارم باور
دگر نمانده برایم یاور  بعد چِهِل روز ندارم باور
کرانة غم شده پهناور  بعد چِهِل روز ندارم باور
غمت بریده امان خواهر بعد چِهِل روز ندارم باور
******
تو رفتی و غم نصیب ما شد
بنایِ اندوه به سینه جا شد
توان دوری به تن  نمانده
نهال قدّم به غصه تا شد

 

در این چِهِل روز به عینه مُردم
چو بار داغت  به سینه بُردم
چه طعنه ها از عدو شنیدم
چه غصه ها مخفیانه خوردم

 

چشم من و اشک به خون نشسته
داغ تو و این کمرِ شکسته
امان امان از غم بی  نوایی
یک زن و یک قافله دستِ بسته
غم جدایی شده دردآور  بعد چِهِل روز ندارم باور
******
به کوفه و شام چه ها کشیدم
چگونه گویم هرآن چه دیدم
خبر ز حالم مگر نداری ؟
که بی تو ای با وفا بُریدم
گهی پیاده پِیِ صغیران
گهی تسلّا گرِ اسیران
به حدّ عمری بلا کشیدم
به شهر کوفه به شام ویران

 

قلب من و داغِ تو این چِهل روز
می شکَنَد زین غم  آشیان سوز
خون تو با تیغ کلام زینب
گشته به شمشیر  زمانه پیروز
غم جدایی شده دردآور  بعد چِهِل روز ندارم باور
******
تو رفتی و من  اسیر ماتم
خمیده گشتم به زیر ماتم
به هر کرانه به شهر غربت
نثار دل شد  مسیر ماتم
به روی لب ها نشسته نامت
به عمق جانم گُل کلامت
فدای رأسِ بریدة تو
به اشک دیده دهم سلامت
روی لبم نام تو حک نمودم
گریه به دنبال  کتک نمودم
شبی که در تشت طلا نشستی
به رفتن رقیه شک نمودم
غم جدایی شده دردآور  بعد چِهِل روز ندارم باور
******
به یادم آید ز قتلگاهت
به گریه کردم فقط نگاهت
به پیش رویم به خون تپیدی
امان ز جلادِ  رو  سیاهت
دلم گرفته نمانده نایی
به جسم و جانم از این جدایی
به هر کجایی که غصه دیدم
صدا زدم یا حسین کجایی ؟
اگر نمُردم ای حسین به پایت
شوق تو بود و غمِ غنچه هایت
سروری هم مثل تمام شیعه
کرده دل و دیدة خود سرایت
غم جدایی شده دردآور  بعد چِهِل روز ندارم باور
******

شاعر : محمدرضا سروری

  • سه شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 6:4
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران