• دوشنبه 3 دی 03


اشعار ولادتی امام حسن مجتبی(ع)،(ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم)

3484

ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم

عمریست محتاج گداهای شماییم

آواره های کوچه ی حُسن بهاریم

کاسه بدست سفره های هل اتاییم

 

از روز اول خادم این خانواده

تا شام آخر هم مقیم این حراییم

ما نسل در نسل عاشق این خانه هستیم

مانند یک دیوانه از عالم جداییم

تا دست بر دامان مولایی کریمیم

بر سفره های عالم و آدم خداییم

از اولش هم قلب ما دست شما بود

توفیق ما و سلب ما دست شما بود

تا پای احسان شما پرواز کردم

این نامه را با نام مولا باز کردم

رویم سیاه آقا اگر حرف شما را

با دست کوتاه از سر خود باز کردم

غیر از شما دست کسی باران صفت نیست

نادانی من بود اگر هم ناز کردم

در زیر باران زمستان عاشقی را

با رخصت از چشم شما آغاز کردم

وقتی که آغوش بهارت گرمتر شد

تا پای احسان شما پرواز کردم

ای عالم و آدم گرفتار بقیعت

ما را ببر تا پشت دیوار بقیعت

 

 

شاعر:شاعر گمنام

  • شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران