پلکی به هم زدیم و محرم تمام شد
صد زخم دارد این دل و مرحم تمام شد
بر کوچه ها سیاهی معصیت آمد و ...
در کوچه ها سیاهی پرچم تمام شد
نذر و نیاز و خدمت و عرض ارادتم
آقا اگر زیاد و اگر کم تمام شد
باور نمیکنم که محرم به سر رسید
من که هنوز گریه نکردم , تمام شد
از روضه های مقتل زینب شروع کن
گیرم که روضه های "مُقَرَّم" تمام شد
از هرچه بگذرم سخن یار خوش تر است
یک بیت عرض روضه و عرضم تمام شد
دستت کجاست تا بشود سایه بان حسین
زینب کجا و مجلس نامحرمان حسین ...
شاعر : حمیدرضا محسنات
- جمعه
- 5
- آبان
- 1396
- ساعت
- 15:54
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
حمیدرضا محسنات
ارسال دیدگاه