• پنج شنبه 1 آذر 03

 امیرحسین سلطانی

زمینه حضرت رقیه(س) -( کوچه شد اینبار کوچه های شام )

1462



بند اول



دست زمونه_دخترو پیر کرد

از کربلا تا_به شام اسیر کرد

کوچه شد اینبار_کوچه های شام

رقیه رو از_زندگی سیر کرد



روز من شب تیره و تاره

میزنی بزن عیبی نداره

ولی طعنه نزن که یتیمم

بابایی هوای منو داره



هر کی یتیم باشه میدونه

یتیمی درد بی درمونه

بالا سرت سایه ی پدر

نباشه دنیا یه ویرونه





(ای وای رقیه رقیه جان)





کنج خرابه_سر زدی بابا

ممنونتم که_هستی پیش ما

ببین که بستم_گل سرم رو

گوشواره هامو_بردن نامردا



بابام از سفر اومده عمه

میبینی با سر اومده عمه

امشب از بابا بوسه میگیرم

دیگه غصه سر اومده عمه



کی پا گذاشته رو صورتش

که خون میریزه از اون چشاش

کی روی لعل و رو دندونش

زده،ترک داره اون لباش





(ای وای باباجون بابا حسین)





پهلوم میسوزه_شبیه پهلوت

شکسته ابروم_شبیه ابروت

آتیش گرفته_تمومه موهام

موهام فدای_یه تار گیسوت



سر من شده مثل سر تو

کبودم شبیه مادر تو

یه جوری سیلی زد دیگه بابا

نمیبینه چش دختر تو



یه عده وحشی ریختن سرم

خداروشکر عمه اونجا بود

ناجی من شد تو ازدحام

بابا میمردم اگه نبود





(ای وای باباجون بابا حسین)


شاعر : امیرحسین سلطانی

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران