«واحد»
آوای ناله می رسد - اشک ستاره می چکد (ای وای 4)
درد خرابه های شام - هرگز ندارد التیام (ای وای 4)
(پر از زخم و لاله - تن یک سه ساله)2
دلش پر شد از غصه های جدایی
برای وصال پدر شد هوایی
زده شعله آهش تمام خرابه
(بهانه گرفته پدر جان کجایی)2
(دل تنگتم بابا)3
***
عمه میگه رفتی سفر - رفتی سفر چه بی خبر (ای وای 4)
بیا پدر بیا پدر - رقیه تو با خود ببر (ای وای4)
(خرابه چه سرده - رو قلبم یه درده)2
که می خوام براتو بگم از جدایی
بگم بعد تو ، من چی دیدم بابایی
سر و دست و پاهام کبود و سیاهه
(اینا نه حیا دارن و نه خدایی)2
(دل تنگتم بابا)3
***
حنجر بریده دیدمِت - من سر بریده دیدمِت (ای وای4)
دارد سؤالی دخترِت - پس کو تنِت؟ کو پیرهنِت؟ (ای وای 4)
(لب تو پر از چاک - موهای تو پر خاک)2
الهی رقیه ات بمیره براتو
رو نیزه نبینم یه وقت گریه هاتو
روی صورتت ردّپاها نشسته
(بذار پاک کنم خاک روی چشاتو)2
(دل تنگتم بابا)3
شاعر : وحید ولوی
- شنبه
- 6
- آبان
- 1396
- ساعت
- 6:21
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
وحید ولوی
ارسال دیدگاه