«واحد»
این لحظه های واپسین - دلواپسی هامو ببین
عمه بذار برم به میدون
چشمای من بارونیه - عمو رو خاکا، خونیه
عمه بذار برم به میدون
(تو قتلگاه غوغا شد ای وای - عمو حسین تنها شد ای وای)2
(نفس نمونده دیگه - براش که نیمه جونه
سخته برام ببینم - عمو غریب بمونه)2
(عمو حسین مظلوم)4
***
من یادگار مجتبام - من نوجوان کربلام
من ارغوان فاطمیّ ام
تا راضی از من شه بابام - جونم فدای تو امام
عبداللَّهَم من حیدریّ ام
(چه سخته که عمو تو گودال - بشه جلو چشام لگد مال)2
(خیلی دلم می سوزه - عمو فدات بشم من
نامردا بین گودال - تو رو احاطه کردن)2
(عمو حسین مظلوم)4
***
دستم بریده شه اگه - بازم برای تو کمه
باید رو سینه ت جون بدم من
«واللهِ لا اُفارقُ ... » - میگم تو این دقایق و
تا بشنوه حرفامو دشمن
(دشمن بدونه مرد رزمم - فرزند زهرا و علی ام)2
(گرچه که کودکم من - اما برا ولایت
آماده ام آماده ، آماده ی شهادت)2
(عمو حسین مظلوم)4
شاعر : وحید ولوی
- شنبه
- 6
- آبان
- 1396
- ساعت
- 6:35
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
وحید ولوی
ارسال دیدگاه