بین دعا گریه می کنم
با هر نوا گریه می کنم
با یک اشاره برا غم
کرببلا گریه می کنم
چهل ساله وقتی که آب می بینم یاد لبای تشنه بابا می افتم
یاد لبای طفل رضیع و دو دیده ی شرمنده ی سقا می افتم
یادم نمی ره کربلا
جسم عزیز مصطفی
مونده به زیر دست و پا
من یادگار کربلام
من دم به دم مبتلا هستم
یا کوفه یا کربلا هستم
یا که عزادار روضه ی
بازار شام بلا هستم
وای من از شام از درد غربت وای من از خاکستر و سنگ از روی بام
وای من از شام وای از اسارت ای وای من از ناسزا و و فحش و دشنام
یادم نمی ره شامیا
پیش چشای عمه ها
بازی می کردن با سرا
من یادگار کربلام
شاعر : محسن طالبی پور
- شنبه
- 6
- آبان
- 1396
- ساعت
- 11:1
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه