چهل ساله گریه می کنم
با ناله گریه می کنم
آلاله گریه می کنم
آروم نمی شم
شده خزون بهارم غمگینه روزگارم
هر جا برای گریه بهونه دارم
یادم نمی ره درد فراق و
مصیبتای شام و عراق و
آه و واویلاه
کرببلا و قحط آب
خاطره ی طفل رباب
قلب منو کرده کباب
هر روز و هر شب
تیر سه شعبه اومد خونه خرابمون کرد
شش ماهه رو به جای بابا نشون کرد
پرپر شد اصغر پپر شدیم ما
دیدم که داره جون می ده بابا
آه و واویلاه
منزل به منزل در به در
دنبال نیزه ی پدر
با خون دل کردم سفر
همراه عمه
با شعله های کینه عمامه ی سرم سوخت
گریه می کرد رقیه که معجرم سوخت
عمه به روی خاکا می افتاد
تا از رو نیزه بابا می افتاد
آه و واویلاه
شاعر : محسن طالبی پور
- شنبه
- 6
- آبان
- 1396
- ساعت
- 11:8
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه