قرعه ی جدایی به نام من خورده
یه بغض نفس گیر گلومو فشرده
من تو رو خوب می شناسم به نگاهات حساسم
می خونه دردا رو از چشمات احساسم
آتیش گرفته داداش همه جونم
تو که بری بی تو من نمی مونم
داداش مهربونم
آه به فدای تو
می سوزه دل من بسکه آه می کشی
از تو ای برادر دارم یه خواهشی
دل من پریشونه بیا برگردیم خونه
این سپاه کوفه یا که نخلستونه
داغتو طاقت ندارم ببینم
چطوری پیش تن تو بشینم
از تو بوسه بچینم
آه به فدای تو
شاعر : محسن طالبی پور
- یکشنبه
- 7
- آبان
- 1396
- ساعت
- 7:11
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه