• یکشنبه 2 دی 03

استاد حاج غلامرضا سازگار

خروج از مدینه -(ای ساربان! آهسته ران، کز دیده دریا می رود)

3637
12

ای ساربان! آهسته ران، کز دیده دریا می رود
از شهر زهرا نیمه شب ، فرزند زهرا می رود

منزل به منزل کاروان ، گردیده در صحرا روان
با ناله و آه و فغان ، تنهای تنها می رود

ریحانه ی «خیر البشر» ، کرده سوی جانان سفر
یا آن که موسایی دگر ، در طور سینا می رود

قلب سکینه مشتعل، اشکش به رخ، خونش به دل
با دیده ی دریایی اش ، دنبال سقّا می رود

اصغر ز دامان رباب ، پر می زند بر دوش باب
با شوق پیکان بلا ، همراه بابا می رود

لیلا! جوانت را ببین ، با رفتن آن نازنین
گویی محمد بر زمین ، از عرش اعلا می رود

ریحانه ی باغ حسن ، پوشیده بر قامت کفن
تا شوید از خون پیرهن ، با شور و غوغا می رود

آید ز  صحرا زمزمه، خون ریزد از چشم همه
سقّای آل فاطمه ، عطشان به دریا می رود

ای آسمان! اختر فشان، بنگر برای بذل جان
ماه بنی هاشم روان ، با ماه لیلا می رود

زینب شده محمل نشین ، با ناله های آتشین
منزل به منزل کو به کو ، صحرا به صحرا می رود

مرغ دل «میثم» روان، گردیده با این کاروان
داده ز کف تاب و توان ، همراه مولا می رود

  • چهارشنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران