آقا می دونی یه عمره سائل کرب و بلاتم
تشنه ی نوشیدن یک جرعه ز آب فراتم
آقا ببین دوباره
کاسه گدایی ی دستم
به یه امید اینجا نشستم
پی یه نگاه تو هستم
آقا ببین دوباره
هوایی کرببلاتم
هوایی ایوون طلاتم
هوایی صحن و سراتم
خوب می دونی حالمو شاه کرم
تنگه دلم به خدا باز ببرم
تابشینم دوباره توی حرم
آقا بگو چقدر من گریه کنم بدی راهم
توی همین روزا من رو می کشه حسرت و آهم
آقا به حق اکبر
به چشای خیسم نگا کن
بیا من و حاجت روا کن
برای زیارت جدا کن
آقا به حق اصغر
دل من و هم کن مهیا
بده سروسامونم آقا
تا نمونم از اربعین جا
خوب می دونی حالمو شاه کرم
تنگه دلم به خدا باز ببرم
تابشینم دوباره توی حرم
خیلی امید به تو دارم حالا که خالیه دستام
صحن تو رو میخوام آقا تا که بریزه گناهام
راهی جز این ندارم
تو بگیری دستم رو آقا
واسطه ی ما باشه سقا
خسته شدم از این گناها
راهی جز این ندارم
که میون روضت ببارم
بدم آقا هر چی که دارم
که تو حرمت پا بزارم
خوب می دونی حالمو شاه کرم
تنگه دلم به خدا باز ببرم
تابشینم دوباره توی حرم
شاعر : محسن طالبی پور
- شنبه
- 13
- آبان
- 1396
- ساعت
- 5:51
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه