پاشو ببین دلم رو کندن
به قامتم دارن می خندن
حالا که نا نداره زانوم
می خوان که راهمو ببندن
چطوری برگردم توونی ندارم
روی شونه ی کی دستم و بزارم
ای علی پاشو حالم و ببین
پا می شم اما می خورم زمین
وای علی جان
به این قد کمون نگاه کن
به موی من جوون نگاه کن
چشاتو وا کن و تو چشمام
به اشکای روون نگاه کن
می میرم از بسکه محزون چشماتم
یه بابا بگو که دلتنگ صداتم
وای چقد سخته پیش بابایی
اما علی جان اربااربایی
وای علی جان
نمی تونم ازت جدا شم
چطور برم پیشت نباشم
برای بردن تو باید
که دست به دامن عبا شم
ببین در به درم پاشو ای پسرم
نمی تونم تو رو به خیمه ببرم
وای ببین عمه از حرم اومد
وای که با عمه مادرم اومد
وای علی جان
شاعر : محسن طالبی پور
- یکشنبه
- 14
- آبان
- 1396
- ساعت
- 8:52
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه