• یکشنبه 4 آذر 03

 اصغر چرمی

شعر روضه اربعین حسنی -( بردند بر نيزه سرش را ، واي بر من )

1760
3

 

بردند بر نيزه سرش را ، واي بر من
بردند اسيري خواهرش را ، واي بر من

در آن كشاكش از سليمان زمان برد
يك ساربان انگشترش را ، واي بر من

آمد بجويد خواهري در بين گودال
ته مانده هاي پيكرش را ، واي بر من

اي واي از آن وقتي كه دشمن باز مي كرد
خلخال پاي دخترش را ، واي بر من

از كوفه تا شام بلا ، مي ديد زينب
دنبال نيزه مادرش را ، واي بر من

 

شاعر : اصغر چرمی

  • دوشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 5:46
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران