ارزش کرببلا را چه کسی می داند
قلب ما را به خدا هجر تو می سوزاند
کربلایی شدن از کرببلا رفتن نیست
کربلایی ست هر آنکس که تو را می خواند
آن حسینی که پناه همه خلق بود
نور امید به قلب همه می تاباند
موکب کرببلا در دل ما نصب شده
این ستون را کرم دوست نمی خواباند
چای شیرین همه کرببلایی هایش
گرچه لب سوز بود لیک نمی سوزاند
رزق ما را ز ازل تا به ابد در دو جهان
ذات حق دور سر طفل تو می گرداند
ابر اگر ناب ترین قطره خود را بارد
چون به کام تو نشد بیهده می افشانَد
دانه گر مهر تو را از دل خود دور کند
بوته خاری ست که در بادیه می رویاند
هر که از درگه تو بر در دیگر برود
قافله می رود و از همه جا می ماند
شاعر : جواد کلهر
- سه شنبه
- 23
- آبان
- 1396
- ساعت
- 17:44
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
جواد کلهر
ارسال دیدگاه