• دوشنبه 3 دی 03

 جواد کلهر

شهادت حضرت زهرا (س) -( وقتی جدا شد سوره کوثر ز قرآن )

3460
3

وقتی جدا شد سوره کوثر ز قرآن
اشک از بصر می ریخت حیدر همچو باران
بار سفر بست و از این دنیا سفر کرد
بر خاتم پیغمبران او گشت مهمان
تا لحظه آخر که زهرا بستری بود
می گفت لازم نیست بر دارو و درمان
او از فراغ حامل قرآن حزین بود
اما برای مرتضی هم شد پریشان
با هر نفس خون می تراوید از دل او
خون دل و خون جگر بر شاه مردان
ای اهل یثرب وای بر حال شماها  
باور نمی کردید او بوده مسلمان
گویا هنوزم نیست محبوب القلوبت
بویی نبردید از علی و روح ایمان
پهلو شکسته سینه ای مجروح و زخمی
تا پای مرگ خود به قرآن بست پیمان
دیگر امیرالمومنین را نیست نیرو
تا آنکه ریزد آب روی جسم بی جان
اسما برای غسل او تعجیل می کرد
چون ابر پوشد عارض آن ماه تابان
بعد از سکوت مرگبار شستن او
طفلان او کردند او را بوسه باران
چون مرغ بسمل طایران پرشکسته
گشتند دور پیکری افتان و خیزان
جان دادن مادر کنار کودکانش
کافی است تا یکسر شود یک خانه ویران
وقتی که کفن و دفن او هنگام شب بود
دیگر نپرسید از چه باشد قبر پنهان

 

شاعر : جواد کلهر

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 19:42
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران