• دوشنبه 3 دی 03

 جواد کلهر

شهادت امام رضا (ع) -( پایان صفر آمد و اندوه دوباره )

1509
2

پایان صفر آمد و اندوه دوباره
گریان ز غریب الغربا ماه و ستاره
ما را نبود طاقت داغ  گل زهرا             
در ماتم او خون دل ما گشته هماره
مسموم شد از کینه مامون تن پاکش
آن گونه که خیزد ز دل شعله شراره
آمد به سوی خانه به سر داشت عبای
پیداست خدایا جگر او شده پاره
افتاد ز پا گوشه آن حجره خاموش
تقصیر خودش نیست ندارد ره چاره
چون چشم به راهی که به دیدار پسر بود
می کرد بر آن حجره در بسته نظاره
آمد ز مدینه پسرش تا به خراسان
بگریست بر آن لاله خونین به کناره
آن دم که جواد آمد و بالای سرش بود
می کرد پدر بر رخ جانانه نظاره
بر حال پدر با دل خون بار نظر کرد
افتاد نفس در بر بابا به شماره
گویی که فرو ریخته ارکان امامت
برخواست ندا از در و دیوار و مناره
تا لحظه آخر که رضا جان به تنش بود
می کرد به جد و پدر خویش اشاره
ای بی کفن تشنه لب دشت پر از خون
از چه به تنت تاخته ده مرده سواره
تیری که سنان بر جگر خون خدا زد
مسموم نموده است گل و برگ و عصاره
گویا که شده آب دل سنگ ز داغش
جانکاه بود گر چه فزون شد ز هزاره
آنجا که دگر محتشم از غصه خموش است
ممکن نبود شرح به تفسیر و گزاره
پیراهن مشکی عزای تو حسین جان
انگار که بر قامت ما گشته قواره

 

شاعر : جواد کلهر

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران