فتاده نالهای در بندبندم
ز هجران تو بابا دردمندم
شب و روزم شده با گریه همراه
دگر تا آخر عمرم نخندم
پس از تو ماندهام با اشک دیده
ز بار هجر تو پشتم خمیده
برای تسلیتگفتن به زهرا
به جای دستهگل هیزم رسیده
نشسته بود تنها گریه میکرد
غریبانه خدایا گریه میکرد
کنار بستر پاک پیمبر
چه مظلومانه زهرا گریه میکرد
شاعر : استاد سید هاشم وفایی
- چهارشنبه
- 24
- آبان
- 1396
- ساعت
- 20:54
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه