شرمنده ام من از چشات
از چشم خیس بچه هات
می رم داداش سمت فرات
خالی ی مشکا
طاقت ندارم آقا دل می زنم به دریا
جا داره از خجالت بمیره سقا
تو گوشم حرف ام البنینه
عباس حسینم غصه نبینه
آه و واویلاه
مثل سر بابا سرم
پاشیده شد آقا سرم
گریه نکن بالا سرم
دلم می گیره
تنم رو جون مادر نبر حرم برادر
که سرشکسته می شم من پیش خواهر
روی زمینه مشک اباالفضل
تموم نمی شه اشک اباالفضل
آه و واویلاه
دریا رسید از علقمه
بابا رسید از علقمه
تنها رسید از علقمه
بدون سقا
قدش چرا خمیده بابا مگه چی دیده
عمود این حرم رو چرا کشیده
ما آب نمی خوایم برگرد عمو جون
بعد تو باید چه کرد عمو جون
آه واویلاه
شاعر : محسن طالبی پور
- پنج شنبه
- 2
- آذر
- 1396
- ساعت
- 8:50
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه