اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
امشب یتیمان جملگی در انتظارند از هجر روی شاه مردان بی قرارند
اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
امشب نمی آید دگر صوت مناجات گویند علی گردیده ممنوع الملاقات
اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
ماتم جانسوز امیرالمؤمنین است قتل وصیّ رحمة للعالمین است
اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
از بس که خون از روی ماه او چکیده خاکم بسر رنگ از رخ ماهش پریده
از تیغ ابن ملجم شوم ستمگ شق القمر شد فرق نورانی حیدر
اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
شاه که می برد غذا بهر یتیمان امشب به کوفه گشته عمر او به پایان
رفت از جهان سوی جنان مرآت یزدان نقطه ی تحت باء بسم الله قرآن
گوئید و تسلیت به جانشین احمد یوسف زهرا مهدی آل محمّد
اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
شاعر:عسگری داداش
- دوشنبه
- 16
- مرداد
- 1391
- ساعت
- 11:15
- نوشته شده توسط
- علی
امید