ای ابر بهار یار بی قرار
بارونی ترین مرد روزگار
تویی تو دریای بی کرون
تویی تــو پهنای آسمون
ولی غریبی مثل حسن نداره قبرت سایبون
ای آقای غم نصیب
ای دلداده ی غریب
راوی ی روایت غریبی شیب الخضیب
آقای غریب من
اشک نم نمی کوه مــاتمی
وقتـی راوی ی گودال غمی
غروب غمگین کربلا
نوای محزون خیمه ها
یادت نمی رفت دلتنگی ی رقیه تو شام بلا
تارو پود تو گسست
غم روی دلت نشست
وقتی عمه جان تو سرش روی محمل شکست
آقای غریب من
شاعر : محسن طالبی پور
- پنج شنبه
- 9
- آذر
- 1396
- ساعت
- 6:31
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه