شد قسمت مـن از دار دنیا
آوار درد و آزار دنیا
افتادم از پا می گیـره قلبم
از این هوای بیمار دنیا
سر می شه این روز شبم با گریه گه گاه
از داغ دوری و غریـبی می کشم آه
ندارم یاری
یار غمخواری
میکنم زاری شبیه بابا
آه و واویلاه4
هم ناله های ممتد شنیدم
هم کودکان آواره دیدم
هم درد زخم خار مغیلان
هم درد ضرب سیلی کشیدم
دیـدم امید فاطمه از هم گسسته
دیدم که شمر رو سینه جدم نشسته
طعنه ی شام و
اشک بابام و
سنگ از بام و یادم نمی ره
آه و واویلاه4
شاعر : محسن طالبی پور
- پنج شنبه
- 9
- آذر
- 1396
- ساعت
- 6:44
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
علی نوروزی