بلند شو، بلند شو علی اکبر ای یادگارم بلند شو
ز بعدِ تو بابا کسی رو ندارم، بلند شو
به جونت قسم، که دلواپسم
خودت خوب می دونی بابا بی کَسم
نگام کن، نگاهت پُر از حسرت و آه و درده، نگام کن
دریغا ! خزون رحمی با تو نکرده نگام کن
منو آهِ من، تو ای ماهِ من
ببین روم چه زده نگام کن
بلند شو ای صنوبرِ لیلا (2)
ای نخلِ باغِ نوبرِ لیلا (2)
پرپر مزن تو در بَرِ بابا (2)
علی, علی,علی, علی جونم (4)
نگام کن، نگام کن ببین بالینت کی نشسته، نگام کن
یه بابای درمونده وُ دلشکسته، نگام کن
بگیرم حنا، به اون دست و پا
آروم آروم با این دلِ خسته
تو سینه ام یه دشتِ آه مونده
هنو تا خیمه خیلی راه مونده
بدنِ ارباً اِربایت بابا
بخشی میون نیزه جا مونده
بلند شو ای صنوبر لیلا (2)
ای نخلِ باغِ نوبرِ لیلا (2)
پرپر مزن تو در بَرِ لیلا (2)
علی, علی,علی, علی جونم (4)
شاعر : هستی محرابی
- شنبه
- 11
- آذر
- 1396
- ساعت
- 11:2
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه