یا اباصالح به فریادم برس
غیرِ تو ما را نباشد یارو کس
یا اباصالح منم بی تاب عشق
در دل من باش چون مهتاب عشق
ما مریدان و گدای روی تو
سر نهاده جملگی در کوی تو
پرده بردار از رُخت ماهِ منیر
عاشقان را نیست جز تو دستگیر
کاش با تو بشکفد چشمان ما
پُر شود از روشنی ها جانِ ما
تو بیا تا ما تماشایت کنیم
خویشتن را غرق سیمایت کنیم
یا اباصالح تویی تو یارِ ما
ده تو پایان رنج شام تارِ ما
از فراق روی تو ما بی قرار
در دل ما ریخت سوزِ انتظار
بی تو ماییم و دلِ امیدوار
اشک خون باریم چون ابر بهار
انتظارت درد پنهان است و بس
یا اباصالح به فریادم برس
ای امام نازنین و مهربان
وعدهء ما یک شبی در جمکران!
شاعر : هستی محرابی
- شنبه
- 11
- آذر
- 1396
- ساعت
- 11:13
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه