• سه شنبه 18 اردیبهشت 03


متن شعر میلاد حضرت محمد وامام صادق -( آن روز که عرش نور باران گردید )

1574
3

آن  روز که عرش نور باران گردید


ذرّاتِ جهان ز شوق حیران گردید





گفتند الها! چه مگر در پیش است؟


گل خنده زد و چاکِ گریبان گردید





از ساحتِ عرش آمد این نغمه به گوش


انوارِ محمّدی(ص) نمایان گردید





از مُوهبت ِاین نفسِ عیسایی


در کالبدِ مرده دلان جان گردید





عطرِ نفسش زنده کند دنیا را


این خاک چمن داده و ریحان گردید





جن و ملک و انس همه سر به ثنا


تا مُهر به انگشتِ سلیمان گردید





آن سینه ی پاکِ تو بوَد پر ز صفا


قلبت طبقِ سوره ی رحمان گردید





خورشید به سرچشمه ی توحید رسید


یا خضر به نام تو مسلمان گردید





از یمن وجودِ و قدم ختمِ رسُل


دردِ دلِ خلقِ خسته درمان گردید





از منزلت و عزّتِ این روحِ بزرگ


اسرارِ حقیقت همه عنوان  گردید





در گوشِ جهان صدای اقرا....پیچید


سرشار دل از زلالِ قرآن گردید





تاریکی و تیرگی ز عالم کوچید


عالم همه روشن و چراغان گردید





هر چند که من شعرِ فراوان گفتم


این شعر فقط زینتِ دیوان گردید!



شاعر : هستی محرابی

  • دوشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 8:54
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران