• دوشنبه 3 دی 03

 حسن ثابت جو

احوال خانه حضرت فاطمه زهرا(س) هنگام شهادت -(از سر شب عمر زمان كم شده)

1849

از سر شب عمر زمان كم شده
قامت مولاي جهان خم شده
از سر شب حال علي مضطرست
خيره به جسم گل پيغمبرست
از سر شب چشم علي خون گرفت
اشك ز بي ليلي مجنون گرفت
از سر شب زلف علي درهم است
ناله‌ي مظلوم چه بي مرهم است
از سر شب عمرٍ علي خاتمه‌ست
چشم علي بر جسدٍ فاطمه‌ست
* *  *
فاطمه‌اش رفت و علي خسته شد
دست علي تا به ابد بسته شد
فاطمه‌اش چون گل پر پر شده
غسل تنش قاتل حيدر شده
فاطمه‌اش خون به جگر داشته
محسن ششماهه به بر داشته
فاطمه‌اش گر چه كمان بوده است
پير نبوده است جوان بوده‌ است
فاطمه‌اش رفت و علي پير شد
حيدر كرار زمين گير شد
* *  *
نيمه شب و ناله و آه علي
گوشه‌ي حجره شده چاه علي
نيمه شب و نغمه‌ي غسل و كفن
دست علي زير همان پيرَهن
نيمه شب و دست به بازو زدن
نيمه شب و گريه و  زانو زدن
نيمه شب و هق هق و ذكر و سجود
نيمه شب و ديدن روي كبود
نيمه شب و عقده‌ي طفلان كجا؟
ناله‌ي مخفيِ يتيمان كجا؟
* *  *
در دل شب غسل به پايان رسيد
موسم تشييع هراسان رسيد
در دل شب ناله كنان عالمين
زينب بي‌حال عصاي حسين
در دل شب پر زده هست حسن
چادر خاكيست به دست حسن
در دل شب غم زده‌اي سينه چاك
يار خودش را بسپارد به خاك
در دل شب جان به شرر آمده
فاطمه ديدار پدر آمده
* *  *
آمدي اي دختر معصومه‌ام
آمدي اي لاله‌ي مظلومه‌ام
آمدي اي بعد پدر زار غم
مانده ميان در و ديوار غم
آمدي اي دختر ماتم زده
بر تو كسي سيلي محكم زده؟
آمدي اي ياس ز غم چيده‌ام
دست ورم كرده تو را ديده‌ام
آمدي اي آنكه خرابت منم
شاكي در روز حسابت منم

  • پنج شنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 9:53
  • نوشته شده توسط
  • fotros

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران