غبار کوچه ها بر چادرت آتش زده ما را
و شرح غصه های رهبرت آتش زده ما را
شنیدن کی بود مانند دیدن، روضه خواندن
ازشکستن پیش پای همسرت آتش زده ما را
میان کوچه غوغای قیامت بود و واویلا
غلاف خوده بر بال و پرت آتش زده ما را
هجوم بی حیاها خانه ات را زیر و رو کرده
عزای ماندن پشت درت، آتش زده ما را
تو را در کوچه ها پر خاک و خون کردن
به پیش دیدگان دخترت، آتش زده ما را
میان دود و آتش چشم هایت می شود کم سو
کبودی های بر چشم ترت آتش زده ما را
تو تنها غرق خون روی زمین افتاده ای اما
طناب روی دست حیدرت آتش زده ما را
--
گریز روضه هایت باید آخر کربلا باشد
غم تنهایی آن بی سرت آتش زده ما را
تمام غصه های کربلا گریانده عالم را
ولی داغ علیِّ اصغرت آتش زده ما را
جدال نیزه و سنگ و سنان و شمر و خولی ها
غم نیزار روی پیکرت آتش زده ما را
تو در گودال و زینب روی تل بر سر زنان،آقا
نسیم صوت قرآن سرت آتش زده ما را
و شرح غصه های رهبرت آتش زده ما را
شنیدن کی بود مانند دیدن، روضه خواندن
ازشکستن پیش پای همسرت آتش زده ما را
میان کوچه غوغای قیامت بود و واویلا
غلاف خوده بر بال و پرت آتش زده ما را
هجوم بی حیاها خانه ات را زیر و رو کرده
عزای ماندن پشت درت، آتش زده ما را
تو را در کوچه ها پر خاک و خون کردن
به پیش دیدگان دخترت، آتش زده ما را
میان دود و آتش چشم هایت می شود کم سو
کبودی های بر چشم ترت آتش زده ما را
تو تنها غرق خون روی زمین افتاده ای اما
طناب روی دست حیدرت آتش زده ما را
--
گریز روضه هایت باید آخر کربلا باشد
غم تنهایی آن بی سرت آتش زده ما را
تمام غصه های کربلا گریانده عالم را
ولی داغ علیِّ اصغرت آتش زده ما را
جدال نیزه و سنگ و سنان و شمر و خولی ها
غم نیزار روی پیکرت آتش زده ما را
تو در گودال و زینب روی تل بر سر زنان،آقا
نسیم صوت قرآن سرت آتش زده ما را
- پنج شنبه
- 5
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 21:20
- نوشته شده توسط
- وحید ولوی
- شاعر:
-
وحید ولوی
ارسال دیدگاه