قلب مرا شكستی یاسِ كبودم
رفتی ز آشیانه بود و نبودم
بانوی خسته
با چشم بسته
در خون نشسته
(ولی) پهلو شكسته
بانوی حیدر ـ زهرای اطهر ـ زهرای اطهر ـ بانوی حیدر(۴)
بر روی درب خانه از تو نشانه
هر شب حسینِ زارت دارد بهانه
روح و روانم
یارِ جوانم
رفتی و بردی
(همه) تاب و توانم
بانوی حیدر ـ زهرای اطهر ـ زهرای اطهر ـ بانوی حیدر(۴)
شبها به روی قبرت سر میگذارم
بنگر كه بعد هجرت جانی ندارم
هم آشیانم
ای مهربانم
بعد از تو بانو
(بدان) زنده نمانم
بانوی حیدر ـ زهرای اطهر ـ زهرای اطهر ـ بانوی حیدر(۴)
رفتی ستارهی من از آسمانم
بعد از تو من نخواهم زنده بمانم
داغ تو دارم
دل بی قرارم
عمرت چه کم بود
(گلم) ای نوبهارم
بانوی حیدر ـ زهرای اطهر ـ زهرای اطهر ـ بانوی حیدر(۴)
- جمعه
- 6
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 11:36
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه