بسم رب الزهرا(س)
سه ماهه که دارم میبینم-ازعلی روتو میپوشونی
نزارعلی ات خونه خراب شه-ممنونتم اگه بمونی
دستاتو میزاشتی روپهلوت-عجل وفاتی به روی لب
بادست لرزونت میدیدم-میزدی شونه موی زینب
نیمه جون دیگه میخونی تونمازاتو نشسته
ای وای از میخ دروبازوهو پهلوی شکسته
کاش هیچوقت نبینی حیدرت روبادستای بسته
(یازهرا یافاطمه یا فاطمه)
حسن مگه چی دیده زهرا-چراهمش اشکاش روونه
زیرلبش هی داره میگه-خدایا مادرم جوونه
یه بغض سنگین توگلوشو-تودستشه یه تیکه گوشوار
یادش میاد یه جوری زدکه-صورت مادرخورد به دیور
چی شد که لکنت گرفتی نمیگی چیزی به بابات
توکوچه کی پا گذاشت رو چادر مادرسادات
باگریه چادرخاکی رو میزاری توی دستات
(یازهرا یا فاطمه یا فاطمه)
نمیزاری چشاتو روهم-پیش چشام آب میشی زهرا
دلخوشی خونه ی حیدر-حرف جدایی نزن حالا
نگات همیشه به حسینه-داری باهرقدم میسوزی
چی شده که این دم آخر-داری براش پیرهن می دوزی
میبینم حسینمو یه روزی غرق خون و بی حال
وای من برای کشتنت شده دعوا و جنجال
یاحیدر قرارمون باشه سراشیبی گودال
(یاحسین غریب مادریا حسین)
شعروسبک کربلایی مصطفی اسماعیلی
مجنون الحسین(ع)
سه ماهه که دارم میبینم-ازعلی روتو میپوشونی
نزارعلی ات خونه خراب شه-ممنونتم اگه بمونی
دستاتو میزاشتی روپهلوت-عجل وفاتی به روی لب
بادست لرزونت میدیدم-میزدی شونه موی زینب
نیمه جون دیگه میخونی تونمازاتو نشسته
ای وای از میخ دروبازوهو پهلوی شکسته
کاش هیچوقت نبینی حیدرت روبادستای بسته
(یازهرا یافاطمه یا فاطمه)
حسن مگه چی دیده زهرا-چراهمش اشکاش روونه
زیرلبش هی داره میگه-خدایا مادرم جوونه
یه بغض سنگین توگلوشو-تودستشه یه تیکه گوشوار
یادش میاد یه جوری زدکه-صورت مادرخورد به دیور
چی شد که لکنت گرفتی نمیگی چیزی به بابات
توکوچه کی پا گذاشت رو چادر مادرسادات
باگریه چادرخاکی رو میزاری توی دستات
(یازهرا یا فاطمه یا فاطمه)
نمیزاری چشاتو روهم-پیش چشام آب میشی زهرا
دلخوشی خونه ی حیدر-حرف جدایی نزن حالا
نگات همیشه به حسینه-داری باهرقدم میسوزی
چی شده که این دم آخر-داری براش پیرهن می دوزی
میبینم حسینمو یه روزی غرق خون و بی حال
وای من برای کشتنت شده دعوا و جنجال
یاحیدر قرارمون باشه سراشیبی گودال
(یاحسین غریب مادریا حسین)
شعروسبک کربلایی مصطفی اسماعیلی
مجنون الحسین(ع)
- سه شنبه
- 10
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 12:46
- نوشته شده توسط
- کربلایی مصطفی اسماعیلی
- شاعر:
-
مصطفی اسماعیلی
ارسال دیدگاه