• پنج شنبه 1 آذر 03


زمزمه زبانحال امام حسن(ع) با حضرت زهرا(س) -(بعد از در و دیوار و میخ از کوچه ها دلم پره)

4934
4

بعد از در و دیوار و میخ
از کوچه ها دلم پره
مصیبت کوچه برام
بالا تر از تصوره

روضه ی من همینه که
به ساحتت هتّاکی شد
افتادی زیر دست و پا
چادر سیاهت خاکی شد

یه جوری زد که
چشات نمی‌بینه
 کشته حسن رو
زخم روی سینه



شبا تا صب تو گوشمه
صدای ناله ت مادرم
قطره به قطره آب میشی
مثل یه شمع برابرم

گریه شده کار منو
غصه شده همدم من
مرهم زخم سینته
گریه های نم نمِ من

فدای دردات
ای مادر پیرم
بمون کنارم
که بی تو می میرم



بزار منم کمک کنم
چقد بهت رو بزنم
بادرد پهلو نمیشه
بزار که جارو بزنم

الهی هیچ وقت نبینم
که خونه بی صدا بشه
کاشکی به جای محسنت
می شد حسن فدا بشه

از درد غربت
رنگ چشام خونه
بی تو برا من
مدینه محزونه



آتیش گرفته جیگرم
حرفی بزن با حسنت
اسماء میگه خوابی، چرا
اینجوری سرده بدنت؟

حرفی بزن چیزی بگو
داره میره روح از تنم
ببین کنارت چجوری
می  لرزه کل بدنم

لبریز درده
این دل مضطرم
صدای سیلی
می پیچه تو سرم



بگو چکار کنم برات
تا دست به پهلو نگیری
شاهدِ اون کوچه منم
ازم دیگه رو نگیری

نشد برات سپر بشم
تا زنده م این دردِ منه
دیدم که گرگی پنجه ش و
به رویِ ماهت میزنه

چادرِ خاکیت
پیشِ نگامه آه
اشکِ غریبیت
سهم چشامه آه

  • پنج شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 19:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 716.96 KB
تعداد بازپخش 529
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 12 بهمن 1396 12:53

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران