• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(راندن درماندگان اصلا نمی آید به تو )

1854
1

من سرم خورده به سنگ

راندن درماندگان اصلا نمی آید به تو 

جز عطا، ای آسمان اصلا نمی آید به تو 

دلشکسته آمدم سویت، پناه آورده ام 

دل شکستن بی گمان اصلا نمی آید به تو 

من سرم خورده به سنگ و ناتوان برگشته ام 

قهر با این ناتوان اصلا نمی آید به تو 

حق من این است رسوایم کنی با این وجود 

حضرت صاحب زمان اصلا نمی آید به تو... 

ما عزاداران زهراییم، پس با این حساب 

بستن در رویمان اصلا نمی آید به تو 

دید، حیدر همسرش را مو پریشان، ناله زد: 

ای بهار من، خزان اصلا نمی آید به تو 

تو ستون لشکر مرد غریب یثربی 

فاطمه، قدِ کمان اصلا نمی آید به تو 




`دید زینب چوب را روی لبان یار گفت: 

ای برادر خیزران اصلا نمی آید به تو” 

  • جمعه
  • 13
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران