هر صبح و ظهر و شام عزادار مادری
تنها تویـی که محـرم اسـرار مادری
دیگـر تمام ، موی سر تو شده سفید
در کوچه ها هنوز تو غمخوار مادری
از داغ فاطمـه جگرت تیر می کشـد
آقا شهیـد کوچــه و دیــوار مادری
هرگز نگفته ای به کسی شرح ماجرا
لکنـت زبان گرفتـی و تب دار مادری
هم جان احمد هستی و جانان مرتضی
تـو دومـین امامـی و دلـــدار مادری
زهرا حرم نداشت تو هم بی حرم شدی
از کـودکـی همیـشه هـوادار مـادری
تنها تویـی که محـرم اسـرار مادری
دیگـر تمام ، موی سر تو شده سفید
در کوچه ها هنوز تو غمخوار مادری
از داغ فاطمـه جگرت تیر می کشـد
آقا شهیـد کوچــه و دیــوار مادری
هرگز نگفته ای به کسی شرح ماجرا
لکنـت زبان گرفتـی و تب دار مادری
هم جان احمد هستی و جانان مرتضی
تـو دومـین امامـی و دلـــدار مادری
زهرا حرم نداشت تو هم بی حرم شدی
از کـودکـی همیـشه هـوادار مـادری
- شنبه
- 14
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 0:48
- نوشته شده توسط
- حسین نجفی
- شاعر:
-
حسین نجفی
ارسال دیدگاه