ایام شهادت
فاطمیه دوم
کوچه و شهر گوش کر دارد
آتش فتنه زیر سر دارد
خاتم الانبیا نمرده هنوز
گوئیا میل یک سفر دارد
رحمتبارشاستودشتینیست
سفری هست و بازگشتی نیست
بارها قصد جان او کردند
دشمنیهستگرچهطشتینیست
تاکه افتاد طشت رسوایی
زان دو با بغض و بیتولایی
ابتدا کشته شدرسول الله
از سوی نابکار هر جایی
رفت هستیی من همه برباد
آنقدر ناله زده که تاجان داد
شد بهانه فدک که با زهرا
آیدازکین به کوچهها صیاد
کوچه باریک و تنگ واویلا
خاک دیوار و سنگ واویلا
دستنحسیکهزبربود و زمخت
زد گلم بیدرنگ واویلا
پاره کرده قبالهی فدکش
بالگد،بین کوچه زد کتکش
تا فتاده بخاک با صورت
کس نبوده که تا کند کمکش
کودکی هفت ساله همراهش
میشنید از قفای خود آهش
نالهاش وای مادرم زهرا
ارغوانی شده رخ ماهش
سر به دیوار خورده و افتاد
فاطمه روی خاک جان میداد
سایهی نحس دیو پیدا شد
پا به چادر نهاده و استاد
بد دهان بود و ناسزا میگفت
ناسزاها به مرتضی میگفت
سورهی کوثر آیهآیه شد و
مادر من ز هل اتی میگفت
گوشواره ز گوشش افتاده
گوش پاره به من نشان داده
من نگویم چه شد ولی دانم
سر به دامان کوچه بنهاده
به پرم هرچه آمد از کوچهست
خبرم هرچه آمد از کوچهست
لختهی خون و طشت ولبهایم
به سرم هرچه آمد از کوچهست
غصه و غم شروعش از کوچهست
هرچه ماتم شروعش از کوچهست
آتش و تازیانه، ضرب لگد
کربلا هم شروعش از کوچهاست
- جمعه
- 20
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 20:23
- نوشته شده توسط
- حاج مرتضی محمودپور
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه