#السلام_علیک_یا_اباصالح_المهدی_عج
یا اباصالح اگه رفتی مزارِ مادرت
این سلامم برسون به مادرِ غم پرورت
روضه ی غم میخونی امشب کنارِ تربتش
جای ما هم گریه کن بر اون مزارِ غربتش
گو به ما که قبرِ بی شمع و چراغِ او کجاس؟
مرقدِ بی گنبد و صحن و رواقِ او کجاس؟
گریه های حسرتِ اشکِ فراقِ او کجاس
ناله های خفته ی روضه ی داغِ او کجاس؟
جان فدای کرَمش، تربتِ بی حرَمش
یا اباصالح دوا کن پهلوی بشکسته رو
آقا جون صبری بده قلبِ غمینِ خسته رو
سر میذاری بر مزار و تربتِ خوشبوی او
تو سلامِ ما رو هم نما نثارِ روی او
بوسه ای از ما بزن تو جای میخِ سینه اش
جای ردِِّ اون غلاف و جای تازیونه اش
لعن کن بر اونی که آتیش زد به خونه اش
سوختَ از شعله ی اون جوجه وُ باغِ لونه اش
جان فدای کرَمش، تربتِ بی حرَمش
روضه ی اون محسنِ نشکفته ی پرپر بخون
روضه ای از آتیش و اون شعله های در بخون
جای ما هم تو بخون آقا زیارتنامه اش
بوسه ای از ما بزن بر خاک و خونِ جامه اش
چون که ما نشونه ای ز غربتِ او نداریم
یا ضریح و گنبدی ز تربتِ او نداریم
یه شبی کنارِ او اشکِ غریبی بباریم
یا کمی سرمون و روی ضریحش بزاریم
جان فدای کرَمش، تربتِ بی حرَمش
از فراقِ حسرت و جدایی او بنالیم
یا تو باغِ صحنِ او براش قرآن بخوانیم
یکی روضه بخونه بر سر و سینه بزنیم
بوسه ای به تربتِ گلِ مدینه بزنیم
آرزوی دلِ ما اینه یه شبِ جمعه ای
یه سری به بلبلِ بی آشیونه بزنیم
از سرِ اخلاص و با صفای روح و جانمون
سلامی بر آفَتابِ بی قرینه بزنیم
جان فدای کرمش، تربتِ بی حرَمش!
#هستی_محرابی
- پنج شنبه
- 26
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 17:4
- نوشته شده توسط
- هستی محرابی
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه