در کام من از اسم تو غم ریخته شد
در شأن تو واژه ها چه کم ریخته شد
جبریل بدون اذن وارد نشده
آن خانه که با لگد به هم ریخته شد
آن خانه که انبیاء به آن مفتخر است
جبریل نشسته، منتظر پشت در است
در بین هیاهوی چهل تن امروز
از آتش کینه ی علی، شعله ور است
میان شعله ها غوغا به پا شد
شکسته حرمت خیرالنساء شد
دری که جبرئیلش پاسبان بود
به ضرب یک لگد بی اذن وا شد
- یکشنبه
- 29
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 17:36
- نوشته شده توسط
- وحید ولوی
- شاعر:
-
وحید ولوی
ارسال دیدگاه