ای شکسته دل ، ای خیبر شکن
بشکن بغضت را ، گریه کن بر من
یا ابا الحسن......
شفا گرفته ، دیگر این بیمار
ای پرستارم ، خدا نگهدار
یا اباالحسن.......
بابایم من را ، سوی خود خوانده
از عمر زهرا ، چیزی نمانده
قسم به اشکم ، ای چشم خونبار
دیگر مکن یاد ، از در و دیوار
تا نبینی چون ، لاله گردیدم
در خانه از تو ، رخ می پوشیدم
گریه کن بهر ، طفل بی مادر
گریه ها کن بر ، تشنه ی بی سر
یا اباالحسن
- شنبه
- 5
- اسفند
- 1396
- ساعت
- 16:3
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه