سبک ۵ ـ ذکر / واحد سنگین ـ پسر
بیا به استقبالم پسرت آمده
مادرِ غمگین حالم پسرت آمده
اگر که من بی دستم ولی مادر ببین
داده خدایم بالم پسرت آمده
به پای حسین جان دادم من
دلم را به جانان دادم من
در آن علقمه کامِ عطشان
سر و دست و چشمان دادم من
تیری به مشکم خورد صد مرتبه مُردم
بی دست از آن مرکب ناگه زمین خوردم
ام البنین مادر ـ ام البنین مادر(۴)
کرب و بلا تنها شد پسر فاطمه
خون به دلِ سقا شد پسر فاطمه
تا که به او گفتم من ای برادر بیا
خم کمرِ مولا شد پسر فاطمه
چه سازم ربابه بی تاب است
لبِ اصغرِ او بی آب است
به من گفته بود با یک قطره
گلِ تشنه ی من سیراب است
ای وای از آن تیری که چشمِ من را دوخت
وقتی به مشکم خورد جان و تنم می سوخت
ام البنین مادر ـ ام البنین مادر(۴)
- پنج شنبه
- 10
- اسفند
- 1396
- ساعت
- 19:32
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه